اول بگم از خودم .من یه آدم درونگرام ک کم حرفم ولی حرف هم میزنم چیز مسخره ای نمیگم ک کسیو تخریب کنم یا باعث رنجش کسی شم .ولی جاریم برعکس خیلی برونگرا و سرگرمیشم اینه ک همه رو مسخره کنه و ضایع کنه .همش تو جمع خواهرشوهرا تا من میخوام بگم اره مثلا من از سفر خوشم میاد میگه چه عجب تو یه چیزی دوس داری.کلا خاک تو سرم شده جوابشو نمیدونم چی بگم همین این ک میگم یه نمونه ریز از کاراشه .شوهرمم گیر داده من میخوام با اونا برم بیرون سیزده بدرو همه چیزو هم انداختن گردن من ک تو آماده کن .آماده ام کردم ولی اصلا دلم نمیخواد چشمم به چشش بخوره .نمیدونم چه بهانه ای بیارم
خیلی سخته آدم به اجبار بره با یه نفر بیرون.
اینقدرخودتو شل وضعیف نگیر..بروتفریح وبخاطراینکه جاریت بسوزه تامیتونی بگو وبخند..اگرم مسخره کردفقط بایه پوزخند وبهش بی محلی کن
تو چرا اماده کردی تقسیم کار میکردی
به شوهرت می گفتی نمی خوام باشون برم بیرون قبول نمیکرد یعنی؟
بخاطرآدم بی ارزشی مثل جاریت زندگی روبه خودت زهرنکن..یه بارباجدیت باهاش برخورد کن وتوی جمع جوابشو بده تادیگه جرآت نکنه گوه اضافی بخوره
باپنبه سرببر عزیزم..تنهاهدف جاریت اینه که توعصبی بشی وباهمسرت مشکل پیداکنی..باورکن تنهاراهی که میتونی نابودش کنی اینه که خوشحال باشی وبگی وبخندی بخصوص باهمسرت..جلوچشم اونا جوری به شوهرت بگو چشم که شوهرت فکربکنه پادشاه عالمه..اینجوری یواش یواش به سمت توکشیده میشه نه خواهرش..آرامشتوحفظ کن وبیشتروقتی شوهرت نیست جواب جاریتو بده اونم نه باعصبانیت بلکه باتمسخر..یه جوری که انگار داری جواب کلفتتو میدی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
