2777
2789

یه هفته هستش با یه آقایی برای ازدواج آشنا شدم خواستگارم هستش با هم بیرون رفتیم و از همه لحاظ عالی بودش من اول راضی نبودم مامانم گفتش ن خوبه و فلانه و منو راضی کرد الان که من راضی شدم و فکرم درگیرشه زنگ زده مادر پسره جواب رد داده دلیلش هم اینه که تو مریضی استرس برات خوب نیستش اینم کارش همه استرس هستش و تو بد تر میشی 

حق دارم ناراحت شم ؟ یا مادرم کار درست رو کرده ؟

خدایا، خودمو به تو سپردم....   🌱به کوری دو چشم دشمنانش فقط حیدر امیرالمؤمنین است❤️🌱

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کارش چیه مگه

امنیتی هستش ۲۰ روز یکبار نمیاد خونه میره عملیات ممکنه خارج کشور هم بره و کلا نتونه حتی گوشیش هم جواب بده و هر لحظه امکان مرگش هست خودش گفت اینم بهم 

خدایا، خودمو به تو سپردم....   🌱به کوری دو چشم دشمنانش فقط حیدر امیرالمؤمنین است❤️🌱
همون که گفتی ۲۰ روز سرکار ده روز خونه اس؟

بله راستش من اصلا یه حس دیگه ای بهش داشتم 

حتی نسبت به کسی که عشق اولم هم بودش این حس رو هیچ وقت نداشتم فکر میکنم همش قلبم رو گذاشتم جا پیشش و ازش خوشم اومده😭😭😭

خدایا، خودمو به تو سپردم....   🌱به کوری دو چشم دشمنانش فقط حیدر امیرالمؤمنین است❤️🌱
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز