بچه ها از الان دیگه منتظر بچمم
ولی گاهی وقتا یه فکرایی میاد سراغم آزارم میده
میترسم از بچه داری
خوب بایدم بترسی....چون خیلی سخته....ولی شیرینه....
چرا میترسی ؟وقتی گرفتی تو بغلت دیگه نمیترسی نگران نباش
اگه فقط ب حس قشنگ مادر بودن فک کنی..نمیترسی
الهی... ترست تا حدودی طبیعیه.. اما بعدش خنده هاشو میبینی.چشمای قشنگشو.. عطر تنش و ... ای جان. هم صحبتت میشه. دوستت خواهد داشت اندازه یه دنیا..تو خورشید دنیاش میشی..
خوب هیچ چیز با ارزشی أسون به دست نمیاد.
زحمت داره اما می ارزه.
ان شاالله سلامت بیاد بغلت.
نه عزيزم خيليييم خوبه
فقط امكان داره يه ماه اول بخاطر بي تجربه بودن سخت بگذره. نترس. تااخرش اينجوري نميمونه
من از الان بهت گفتم كه بدوني
دو سه ماهه كه بشه فقط لذت ميبري از بودنش
الان این وقت شب من دارم رژه میرم....انواع و اقسام لالایی هم میخونم....ولی خانوم دلش نمیخواد بخوابه....احساس میکنم که هر لحظه ممکنه کمرم بشکنه....خیلی سخته....ولی خوب انشالله که شما کمک دارین
امروز تونست بچرخه به شکم.....داشتم از خوشحالی غش میکردم....بمیرم براش انقدر جیغ کشیدم ترسی
من دخترم شبها پنج سال نمی خوابید فقط گریه می کرد.. هنوز هم که مدرسه میره باز از خواب بیدار میشه شبا.. کلا زیادی اکتیوه..تخلیه نمیشه انرژی اش..
پوست منو کند.. اما فدای سرش. خدا رو شکر که سالمه و بچه ی خوبیه. مهربونه.دوست داشتنیه..
ماه های اول خیلی سخته چون تجربه نداری اگه کمک داشته باشی راحت میگذره اگه مثل من کسی نباشه کنارت خیلی سخت میگذره ولی بازم میارزه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
