شوهرم نیومد بریم خونمون در صورتی ک من رفتم خونشون صب زود گفتم بیا نیومذ دعوامون شد منم گفتم خونه فامیلای دیگت نمیام تو ک نیومدی خونه بابام منم نمیام خونه فامیلات دعوامون شد من عیدی باباشو پرت کردم تو صورتش
بعد رفتم خونه بابام ی عروسک داد دخترم شب از شیشع پرتش کرد بیرون کتک کاری کردیم من ی لیوان کوبیدم تو سرش از بس مشت زد تو سرم سرش شکست زنگ زد پلیس و امبولانس در همسایه رو زد باباش اومد بعد بردنش خونشون منم اومذم خونه بابام
خیلی ناراحتم عید بچم خراب شذ