پسر خاله ام زنش دو سالی هست که فوت شده و ما دوستمون رو بهش معرفی کردیم و الان یه سالی هست که ازدواج کردن...امشب ما و خالمون رو دعوت کرد..بعد از افطار نفهمیدم یهو چی شد که مادرم و خالم شروع کردن دعوا کردن و بهم دیگه ناسزا گفتن جلوی همین عروس خالم...که چرا تو به بعضی از فامیل گفتی که شوهر من تریاک فروشه...😐کاری ندارم پدرمن یه آدم متشخص بود که کل محل می شناختنش که متاسفانه هشت سالی هست که فوت شده خالم از اول با مادرم به خاطر ثروتمند بودن پدرم مشکل داشت که بعد از فوتش شروع کرد پشتش حرف و حدیث در آوردن..وسط دعوا مادرم از عصبانیت هر چی بود بهش گفت و ول کرد رفت (خیلی کینه ایه مثل خودم) خالم هم بیچاره حالش گرفته شد و بلند شد رفت...😞 تازه بعد یه سال اسرار کردن به مادرم که سن و سالی ازش گذاشته شما خواهرین با هم آشتی کردن حالا هم که این طور شد....