وضع مالیمون خوبه برای منو بچه هام هم بی دریغ خرج میکنه
خانواده اش هم خوبن نمیتونم ازشون ایرادی بگیرم
تا الانم نه بهم خیانت کرده نه خطایی ازش سر زده
اهل بی احترامی بهم هم نیست
ولی زیادی بی خیال منو بچه هامه زیادی اهل خوابیدن و استراحته تا غر نزنم کمک حالم نیست مدام دعوا داریم حس میکنم دیگه مثل سابق دوسش ندارم همه اش ازش ایراد به چشمم میاد
دوتا بچه داریم یه پسر ۶ ساله بیش فعال که امانم رو بریده از شیطونی و رفتارای بدش یه دختر ۷ ماهه
نمیدونم خستگی نگهداری بچه هاس اینجوری شدم باهاش یا کلا از چشمم افتاده
همه اش به فکر طلاق میفتم یا همه اش دلم میخواد باهاش جنگ و دعوا راه بندازم بره نبینمش
چیکار کنم لطفا راهنمایی به نظرتون میاد بهم بگید