خانوما چیکارکنم خیلی دلم گرفته همه خانواده شوهرم اینجان
خانواده ما مشهدن
الآنم با من قهرن گفتن نمیاین اونجا نمی‌دونم چیکارکنم
شوهرم دوماه پیش بامادرشوهرم بحث کرد دیگ کشش دادن و پیروز خواهر شوهرم اومد خونمون یهو شروع کرد زنت اینجوری اونجوری منم از کوره در رفتم جوابشو دادم گفتم خستم کردین بسه دیگ تحمل ندارم یهو خودشو ب لرز انداخته ک سرمن داد میزنی بزنم تو دهنت بعدم رفت امروز پیام داده زنت حق ندارم بیاد تو خونه بابام
نرو بگو برو جهنم
بگو ازخدامه
نرو!!!
واکنش همسرت چی بود؟
نرو،بهتر
ببخشید ولی اهمیت ندیدشما به احترام والدین همسرتون میرید نه خواهر شوهر
خواهر شوهرت جلو خودت ب داداشش گفته زنت اینجوریه؟؟
خداییش چیزی نگفتی؟
همینا بود؟
غلط کرده گفته
توهم نرو بگو دخترتون اینجوری گفته
بحث و دعوا همینه دیگه یه مدت بگذره اشتی میکنن شما اصلا خودتو دخالت نده
خب ما نمیدونیم بحث سر چی بوده اصلا و چرا از شخص شما ناراحتن. ولی کلا با محبت خارها گل میشود. محبت کن بذار تموم شه
به کتفتم نگیر اح کاش ب منم همینومیگفتن گورباباشون ولشون کن اگ بچه داری نزاربچتم بره اونجا اگ گلایه کردن بگو بچه رو مادرش بایدبخان اگ مادرونخان بچه رم نمیتونن بخان تمام
من از خدامه یکی اینجور بگه بهم
در مقابل ادمای سلیطه سلیطه باش اون لرز کرد تو تشنج کن اون گفت میزنم تو دهنت تو پاشو از موهاش بگیر شوتش کن بیرون
به اون چه
برو تا بسوزه
خونه پدر شوهرته به اون چه مربوط؟!
