نمیدونم چی بگم اینو که خوندم یاد خودم افتادم
اینقدر به خودم و خانوادم بی اهمیت بودم زمان نامزدیم
وقتی نامزدم که تو عقد بودیم میگفت سریع آماده شو دعوت شدیم خونه داداشم سریع آماده میشدم میرفتم
یکی نبود بهم بگه دختر چرا ارزش خودتو حفظ نمیکنی بگی عزیزم من آمادگیشو ندارم باید حداقل یکروز قبل دعوتم میکردن
وقتی یکبار کاملا جدی و البته بدون دعوا و بحت و دوستانه نری و بگی و زودتر نگفتین و آمادگی ندارم از این به بعد تو همه چیز باهات مشورت میکنه و بهت زودتر خبر میده
البته خدا میدونه شاید سفرشون برای خودشون هم یهویی بوده
بازم فکر کن و از نظر بقیه کمک بگیر
ببخشید طولانی شد