دیروز خواهرم وقت فیبروز داشت . وقتی رفتیم فیبروز کارش رو که دیدم تعجب کردم کل صورتش رو چنگ زده بودند زیر چشش یه بادمجون کاشته بودند دهنش رو جر داده بودند کل دست و گردنش جای چنگ بود وقتی پرسیدم گفت که شوهرم دختر بازه فهمیدم دادو قال راه انداختم اونم گفت بیا بریم بهش بگو مزاحم من نشه میگه منم با شوهرم رفتم سر قرار گفت چشتون روز بد نبینه یهو در ماشین رو باز کردند ار موهام گرفتند کشیدن یه دسته از موهاش رو کنده بودند صورت رو چنگ زده بود دست انداخته بودن دهنش رو جر داده بود خلاصه که ۴ نفری ریخته بودن سرش
😨😨وااای شوهره هم همدست اونا بوده؟؟وااای
میگفت شوهرم غیب شدن اصلا ندیدم کجا رفت تا ۴۰ دقیقه کتک میخورده
میگه بعدش که شوهرم اومد فقط گقت عه چرا زنم رو زدید برید گمشید
میگه به شوهرم گفتم کجا رفتی تو ندیدی منو داشتند میکشتند
میگه شوهرش گفته من با مردشون دعوا کردم در حالی حتی خم به ابروش هم نیومد بود نه لباس نه صورت نه یه صدا گرفتگی داشته باشه
خلاصه که شوهر لاشیش زنش رو داده به ۴ نفر زن...که آشغال زدنش
عجب حروم زاده ای بوده
چقدر داستان عجیبی بود چقدر بی غیرررت چقدر حروم زاده وااای اینا چه لقمه ای خوردن که انقدر بی رگ شدن
میگفت پدر و مادر شوهرم خیلی آدم خوبی هستند میگفت رفتم پیش پدرشوهرم گفتم میخوام طلاق بگیرم . میگفت پدرش گریه کرد گفت تو طلاق بگیری من خودمو نیست و نابود میکنم
میگفت پدر شوهرش تو اطلاعات و امنیت آشنا داشته گفته دختر ها رو پیدا کنه بیان به دست و پای عروسش بیفتن میگفت پدر شوهرم شوهرم رو انقدر زد که خون بالا اورد
مرد و زن نداره که
انقدرم زیادن
اصلش اینه که بین آدما به ندرت پیش بیاد یکی لاشی باشه ولی درواقع اینطوریه که باید بگردی شاید یه آدم درست پیدا شه!!!
یه پسر ۲ سال و نیم همه داره
میگفت پدرشوهر گفته من هم پدرت هستم و تو دخترمی دیگه پشتتم
زنه انقدر خوشگله انقدر مهربونه ولی طفلی شانس نداره
چقدر شوهرش لاشی بود ه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
