رفت حمام
پیام هاشونو خوندم برای یه کنسول شاید ۱۰۰ صفحه حرف زده بودن
بعد شوخی های مرض بیشعور و فلان کلی حرف چرت و پرت منم قاطی کردم گفتم شمارشو بگیر اصلا راضی نمیشد تا این که من حاضر شدم گرقت شمارشو خاموش بود
رفتم دم خونه دختره
گفت به خدا من نامزد دارم ما قبلا هم با هم شوخی داشتیم فکر نمیکردم
گفتم با همه انقدر راحتی؟ گفت پیاما رو برات میفرستم فرستاد دیدم تازه کلیشو پاک کرده بود هی اون میگفت حساب و کتاب ما رو بکن شوهرم هی شوخی و فلان ۱۰۰ بار پرسیده بود تا کفته بود اونم چک ۴ ماه دیگه بدون پیش پرداخت
از دیشب که اومدم کلامی صحبت نکردم اون سارا هم هی زنگ میزنه که ببخشید و بلاکش کردم و نمیدونستم شما ناراحت میشی
میدونین از این میسوزم یک ماه شبا زودتر رز ۱ شب نمیاد خونه کار این سریع انجام داده بدون پول😔😔😔
دو تا بچه دارم راهنماییم کنین
خیلی دلم شکسته