اعصابمخورده حوصله بچه داری ندارم هربار که گریه میکنه جیغ میزنه دلم میخواد خودمو بکشم انقد همه چی رو مخمه دلم میخواد وقتی خرابکاری میکنه بزنمش ولی نمیتونم
انقد نگید بچس میدونم طبیعیه ولی من اصلا نمیتونم بچه رو تحمل کنم چندوقته دیوونه شدم حوصله بچه داری ندارم
باید بهش غذا بدم پوشکش کنم مرتب گند میزنه رو لباساش منم عصبی میشم بچه کثیف بشه ده بار باید لباساشو عوض کنم یه برس بگیرم دستم موهاشو مرتب کنم چون عصبی میشم وقتی نامرتبه😭 غذا که میخوره خودشو کثیف میکنه باید ببرمش حموم اعصابم نابود شده
نگید چرا بچه اوردی من اصلا نمیخواستم بچه دار بشم قصد داشتم ختم بارداری بدم ولی قسمت اینجوری شد کاش مادر بودن مرخصی داشت خیلی خسته ام شوهرم کمکم نمیکنه مادر شوهرمم خوشم نمیاد بچه رو بزارم پیشش بدتربیتش میکنه مادر خودمم ازم دوره توروخدا دلداری بدید روانی شدم