دعوای زن و شوهری

سر دیر اومدن دنبالم 

دیشب سر اینکه گفتم منو ببر خونه بابام گفت نمیشه باید بشینی خونه تا عید 

مشهد مسافرت بودیم جلو مامانش گفت گوه خوری نکن 😂

دیشب سر مهمونی رفتن

کلا مخالفه 

بجز خونه مامان باباش!

همین الان تو حمومه صدامو نمیشنید همش میگفت آبگرمکن کم کن ، زیاد کن  من جواب میدادم نمیشنید .آخرش داد زد رفتم جد و آبادشو فحش دادم اومدم 🤣اما ما قهر نمیکنیم الان میاد حرف میزنه دوباره

بحث نبود در حد غرغر من بود هفته پیش گفت شب بریم خونهبابام صبح کار اداری داری ازونجا بریم اخه خونمون دوساعت راه تا تهران منم قبول کردم بعد جایی بودم رفته بودم کمک کسی وقتی ده شب رسیدم دم درپدرشوهرم  دیدم برقاشون خاموش خوابیدن زنگ زدم به شوهرم گفتم بابات اینا خوابن تاکی باید وایستم تا بیای اخه شوهرم کلید داره شوهرمم اومد دید منتظرمون نبودن خوابیدن بهش برخورد گفت برگردیم خونه یکم سرابن قضیه غر زدم

الان قهریم ازجمعه.میخوام برم ،سرچیزای بیخود گفتم پول ارایشگاه بده کولی بازی دراورد تمام ارایشامو زدشکست،ازاون موقع محلم نمیده وتهمت میزنه میگه دزد بدکاره دارم تحملت میکنم دوتابچه هم دارم

از اول ازدواجم تا پارسال ک کلا تو بحث بودیم شاید خندت بگیره یبار سر اینکه باهام شوخی کرد ترسیدم داشتیم طلاق میگرفتیم😂

یا مثلا یه بار سر فیلم ک چی بذاریم ۱۰روز قهر کامل بودیم

اون فکنم اخریش بود دیگ از پارسال تا حالا اصلا بحث و دعوا نداشتیم 

انشاالله همیشه شادی باشه بینتون...