سلام خانم، من اتفاقی چنتا از تاپیک های شما را مطالعه کردم،و شما را همدرد خودم با احساس مشترک حس کردم، در مورد مشکلاتتون چیزهایی هست که لازمه بدونید که خدای نکرده زندگیتون خراب نشه. بعضی از تاپیک هاتون قفل بود لذا اینجا بصورت خلاصه مینویسم و سعی میکنم بهتون کمک کنم. در مورد اتفاقات تلخ دوران عقد(باید قبول کنی دیگه اتفاق افتاده و تمام شده، باید گوشه ذهنتو خالی کنی، راه کار سراغ دارم ولی اینجا جاش نمیشه)، در مورد شوهرتون(اون دوستتون داره، ولی فکر و خیالش زیاده و شما متاسفانه درکتون و توجهتون در این زمینه کم است و حرفهای نگفته و نیازهای زیادی بهتون داره، عدم برآورد شدن نیاز روحی همسرتون باعث یکسری شیطنت ها میشه که اینو جدی بگیرید)
سوم اینکه در مورد خانواده شوهرتون (آدمها همه پر از عیب و ایراد هستند، این ما هستیم که انتخاب میکنیم چگونه با آنها برخورد کنیم، پس غر زدن سر شوهر بخاطر انتخاب خودمان جز ناراحتی چیزی نداره، سعی کن مدیریت کنی چون وقتی به مرد حرفی بزن که نخوای شنونده باشه و بخوای اقدامی انجام بده یا راهکاری بده، اگر خواستی فقط شنونده باشه قبل از صحبت باهاش، حتمی بگو فقط شنونده باش و راهکار نیاز نداری)
خلاصه تر از این نمیشد بگم. اگر کمک بیشتری نیاز داشتی بهم ایمیل بزن. امیدوارم زندگیتون پر از آرامش باشه.
mahdikhayyer@gmail