اره من دلم سوخت گفتم بزار پشت هم باشن اما چندبار گفتم دیگه نگفتم
خودش میگه تو بخاطر من و خانوادم خیلی اذیت شدی
راستم میگه من افسردگی گرفته بودم دست. چپمم ی مدت نمیزاشت بخوابم که از خیلی چیزا عقب انداخت منو
رفتم دنبال درمان کردن خوب شدم تا باز اینا منو ریختن بهم دوباره دست درد من شروع شده اما اینبار خود همسرمم دچارش شده درکم میکنه الان ولی باز سعی میکنم روحیه بدم یه وقتا کم میارم بخدا میگم خدا خودت قدرتشو بهم بده فقط
اینا کار جدیدشون نیس ک بارها انجام دادن شوهرم بخشیده بعد این همهههههههه سال صداش در اومده دیگه برای همین مریضه منم بخاطر همین میگم هرکی ازارتون داد بزارید کناااااااار
بیخیال ادما باشید
فراموش کنین
بخدا سلامتی بر نمیگرده