2777
2789
عنوان

از دست مادرشوهرم دارم دق میکنم

200 بازدید | 11 پست

رابطم باهاشون خیلی خوبه مادرشوهرم خیلی مهربونه ولی الان یک ماهه خونمون هست خونشون شهرستانه هر روز به یه بهونه میمونه یه روز برای خرید یه روز برای دکتر یه روز....الان هم خواهر شوهرم آبله مرغون گرفته پسر خواهر شوهرم آورده اینجا بمونه که آخر هفته برن شهرستان دیگه خودمم دوقلو دارم با پسر خواهرشوهرم همش دعوا میکنن صدا میدن دیگه میخوام گریه کنم خستم مادر شوهرم خوبه غذا حتی میپزه کمک میکنه ولی دیگه تحمل ندارم هر سال حداقل چهار باید میاد هر بار یک ماه هست خسته شدم جوون هم هست بابا درک ندارن چرا چیکار کنم خیلیییی هم رودربایستی دارم اصلا نمیتونم چیزی بگم خودشم همش میگه اینجام سختت هست ولی نمیره بی خیاله چیکار کنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چیزی نمیشه گفت این یه ماه و تحمل کردی چندروزم روش چون اگه چیزی بگی زحمات یه ماهت هدر میره 

اخا دوباره بعد ۱۳ فروردین باید بیاد ۵ جلسه دندونپزشکی داره باز یه بیست روزی میمونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز