من ۱۲ ساله باهاشون تویه ساختمون هستم
جاریم هم هست
هیچ کدوم مشکلی نداریم
هم من و هم جاریم دوتا بچه داریم
بچه ها جوری تربیت شدن که بدون اجازه نمیرن
نه بچه های من و نه بچه های جاریم
من راضی ام از باهم بودنمون.کاری به کار ما ندارن
اتفاقا به درد هم میخوریم
من خیلی عذاب کشیدم بچه ام به دنیااومدهی دخالت بچه گریه میکردخانوادگی حمله میکردن خونه ما چه خبره چراگریه میکنه خیلی سخت گذشت همش خونه ام بودن
عزیزم من با مادر شوهر وجاریم تویک ساختمونیم ،سه تا فرزند هم دارم که تا الان حتی یک دفعه هم بدون من یا پدرشون خونه مادر شوهرم نرفتن ،وحتی خونه جاری که بچه هم سن دارن ،اگر هم بچه ها بخواهند باهم باشند فقط در حیاط هست که باز هم کنترل شده وفقط ۲ ساعت در روز هست که معمولا پاییز وزمستان هم نمیروند ،
البته رفت وامد خودمون هم با دعوت هست ،فقط همسرم هرشب به مادرش سر میزند .
هر جور برخورد کنی همونجوری بزرگ میشن .
چجوری از اونجا رفتی عزیزم ؟ دقیقا منم شرایط تو رو دارم اگه شوهرم خونه باشه بیاد در میزنه وقتی تنها باشم یهو در و باز میکنه یا خوابم میبینم بالا سرمه خیلی میترسم هر چی هم به شوهرم میگم باور نمیکنه میگه مگه میشه مامانم در نزنه بیاد تو امکان نداره
چون جلو شوهرم هم همه رفتارهای زشتش رو مخصوصا انجام میداد دیگه ماهم رفتیم الان که الانه مثلا عیدی وقتی میریم یه عالمه بچه داره از بین همه شب که میشه به ما میگه اگه میخواید برید برید دیگه دیروقته اونوقت من خیییلی کم میرم سالی دوسه بار شاید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
