خواب دیدم همسزم اومده دم در خونمون وقتی در رو باز کردم دیدم ی خانم کنارش ت ماشین نشسته ی دختر بچه ی نازم ت بغل همسرم بوده ت ماشین
نمیدونم زنک زده چیو ببرم دم در بردم اون صحنه رو دیدم ولی ب روی خودم نیاوردم میخواستم در ببندم
گفت درو نبند ی دقیقه اینا زن بچمن گفتم ت ک مشکل داشتی برای من چطور بچه دار شدی خندیده بعد شروع کردم ب گریه کردن
بعد دختره رو دیدم همچین تیپی زده بود موهلش از جلو دو طرف بافته ارایش کرده لباس خوب چادر خوب جدید
بعد کلی کریه رفتم طرف دختر دستمواز داخل شیشه بردم داخل کل موهای دختر رو کشیدم خراب کردم انقدر زدمش
اون فقط میگفته یاسین یاسین یاسین(اسم مستعار)شوهرم
شوهرمم منو نگرفته فقط نکاه ما دوتا میگرده
امروز کلا ت فکر همین دختره بودم انگار هم دیدمش هم ندیدم
چون ت سالن کراتین کارم فک کنم یکی از مشتری های همون سالن بوده یا نیس فقط ی فکره
همسرم خیانت نمیکنه مطمئنم
چ بده اینجور خواباااا چون قبلش ب همسرم ب شوهی گفتم فقط بهم پول بده زنم میگیری بکیر
بعد ت خواب دیدم چقدر سخته چیزی ک مال توه یکی دیکه ببردش