آره
رفته بودم شهرستان یک سال بود خبری ازش نداشتم
رفتم یه فروشگاه لباس خریدم اصلا یادم نبود که فروشگاه پدرشه
موقعع حساب کردن کارتو ک دادم سرمو آوردم بالا دیدم زل زده توی چشمام گفت چطوری مهسا هیچی نگفتم فقط گفتم خوبی؟اونم گفت خوبم و لبخند زد تا خود خونه هول بودم بعد که رسیدم یادم افتاد رسید خرید رو چک کنم دیدم ۱۰ هزار کشیده فقط🫠