2777
2789
عنوان

به کمک تک تک خانمای متاهل نیاز دارم

11167 بازدید | 276 پست

سلام عزیزای دلم

امیدوارم حال دلتون عالی باشه

پیشاپیش عید همگی مبارک مهربونا

من قبلا تاپیک زده بودم ولی حذف شده

پدر من وضع مالیش خیلی خوبه خیلی ولی خب خرج پدر مادر خودش میکنه و خواهر برادراش مادرم کمبود مالی و کمبود محبت شدیدی داره

من ۹ سالم بود داییم فوت کرد و خواهرم بدنیا اومد و خیانت مامانمو فهمیدم تا دوماه پیش به کسی حرفی نزدم مامانم تو گوشیش عکس نشونم میداد یا یهویی میدیدم از طرف مردا پیام میاد

۹ سالم بود فهمیدم فقط یه نفر بود که طی این ۱۱ سال ۶_۷ مورد شدهه بود و با بعضیا رابطه ج ن س ی و .. داشت


باورم نمیشه 😔😔😔

تنها که شدی صدایش بزن                                                     او حسین است                                                                            می داند تک و تنها شدن یعنی چه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

مامانت چند سالشه؟

اینجا چکار میکنم من🔫🐴تاپیکها و پستها رو با دقت نمیخونم ببخشید🔫🐴 به نی نی یار میگم چرا ترکوندینم میگه واسه گذاشتن ایموجی خنده   (ر.ک به تنها تاپیکم صفحه ۳  )  شما تو تاپیکای انفجاری صدام کنید من قول میدم با گریه بیام پیتیکوووححححههههه😍😍😍🐎🐎🐎 

من طی این ۱۰ سال

تنها تا ۱۰ شب تو خونه میموندم و خواهر چند ماهمو نگه میداشتم

تعریف نباشه ولی طوری بودم که همه مامانا اطراف با حسرت میگفتن ادم همچین دختری داشته باشه غمی نداره

همزمان من همیشه کبود بودم که ویکس میزد تا پدرم نفهمه

دو ماه پیش به ناچار به پدرم گفتم چون مادرم خونه مردا میرفت تو خیابون بوس و بغل

تصمیم گرفتم به پدرم بگم

یه روز که تنها بودیم به پدرم گفتم و مادر بزرگ و پدربزرگم فهمیدن

مادرمو کتک زدن خون و قمه کشی

عذاب وجدان شدیدی داشتم ولی شهرمون کوچیکه مجبور بودم بگم

مادرم طلاق میخواست و منم تصمیم داشتم با مادرم بمونم چون بشدت کمبود داره تا حدودی برای اولین بار انجام این اشتباه حق داشت

خواهرمم خیلی وابستمه میگفت با هر کی بمونی منم میام

بعد بخاطر بیماری قلبی من برگشتن خونه و حرف نمیزدن جدا میخوابیدن..

بعد من به پدرم میگفتم گل میخرید و اینا که جبران شه

مادرم میدونستم به خیانتاش ادامه میده

این وسط همیشه موقع دعوا مامانم میگفت کاش تو بمیری من بخاطر تو این زندگیو تحمل کردم تو اگه حیا داشتی خودکشی میکردی اینقدر کتک خوردی بیهوش شدی چرا نمیمیری آخه 

تصمیم گرفتم به پدرم بگم یه روز که تنها بودیم به پدرم گفتم و مادر بزرگ و پدربزرگم فهمیدن مادرمو کتک ...

متاسفم واست .....چرا رفتی گفتی 

مادرت انقدر پدرت کمبود گذاشته واسش که به کوه بیابون زد ب راه بد کشیده شد بعد شما رفتی طرف بابات ک خیانت کرده

کاش میشد صداتو از پشت هیاهوی باد شنید 🙂🫠🙃🥲

یه روز دوباره عکس نشونم میداد دیدم بعد کتک خوردنش بازم خیانت میکنه

من فقط و فقط بخاطر خواهرم زنده م

چون کوچیکه به کمکم نیاز داره من نباشم نمیتونه

و الان دوباره مادرم خیانت میکنه میره سرقرار و..

من نمیخواستم به پدرم بگم

ولی یکی از استادای من مادرمو تو خیابون وقت بغل کردن مرد دیده بود

مزاحمم میشد و دست مالی میکرد

که نیای بریم تنهایی بیرون به همه میگم

شهرمون کوچیکه من مجبور شدم به پدرم بگم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تاپیک اخرم😭

nnnooorrrr | 25 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز