2777
2789
عنوان

بزرگ ترین رویای هر پسری 😉

| مشاهده متن کامل بحث + 4466 بازدید | 160 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ن خواهر من تو فانتزیای ذهنیم این بود حتی مردا برن دادگاه شکایت کنن بگن خانوممون دست رو ما بلند میکن ...

اوه اوه موضوع ترسناک شد...😂

🙋‍♂️پسر هستم.دعا نویسیِ برادران جعفری(به جز اصغر)😅
بعضی ها جذبه دارن لامصب 😂

اصن بگم اولین بار بود من ایقد وا میدادم 😂😂😂مثلا پسرع از روبه رو میومد بعد من سرجام خشکم میزد و بهش خیره میشدم تا از کنارم رد میشد 😂 بعد دوباره برمیگشتم نگاش میکردم تا کاملا از زاویه دیدم خارج شه😂😂😂اونم برمیگشت نگاه میکرد فک کنم فک میکرد اصکول مصکولم 😆😂😂

آشوب درونش را نه کلمات می‌توانست بیان کند و نه فریادها ... 
یعنی میخای بگی من کشتمش😂

ماشالله بهش گفتید؟😂من که چشمم آب نمیخوره زنده مونده باشه... یه سری داشتم از پله ها میرفتم بالا خانم همسایه امون گفت بفرمایید شما برید بالا جوان هستید تا اینو گفت محکم خوردم زمین بنده خدا چقدر خجالت کشید

🙋‍♂️پسر هستم.دعا نویسیِ برادران جعفری(به جز اصغر)😅
اصن بگم اولین بار بود من ایقد وا میدادم 😂😂😂مثلا پسرع از روبه رو میومد بعد من سرجام خشکم میزد و به ...

دختر چقد ضایع نگاه میکردی 😂😂😂🤦‍♀️

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

ماشالله بهش گفتید؟😂من که چشمم آب نمیخوره زنده مونده باشه... یه سری داشتم از پله ها میرفتم بالا خانم ...

😂😂😂دیه خودت نمیتونی درست راه بری چرا میندازی گردن بقیه 😆ماهم یبار مهمون داشتیم بعد از من خیلی تعریف کردن همون شب من جلو همه از هوش رفتم 😂😂مامانم منو برد تو اتاق گفت بیرون نیا اغاا دیدم شوهر اجیم داره میخنده تا نگو بیشور قرص خواب انداخته تو شربت داده به خورد من😂😂😆

آشوب درونش را نه کلمات می‌توانست بیان کند و نه فریادها ... 
اگه عقل الانمو اون سال داشتم که نگاه نمیکردم 😔میرفتم بش شماره میدادم😂😂

😂😂😂 لنتی عاشقت شدم

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

😂😂😂دیه خودت نمیتونی درست راه بری چرا میندازی گردن بقیه 😆ماهم یبار مهمون داشتیم بعد از من خیلی تع ...

😂 عجب آدمیه ها چه دلی داشته همچین شوخی ای بکنه 

🙋‍♂️پسر هستم.دعا نویسیِ برادران جعفری(به جز اصغر)😅
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792