امسال دوبار باردار شدم.باراول ۸هفتگی ایست قلبی کرد.کورتاژ شدم .اونو نشد صدای قلبشو بشنوم چون گفتن ضعیف و بعدشم که واستاد.هیچ درکی از صدای قلب نداشتم.ماه پیش دوباره حامله شدم .۶هفته افتادم خونریزی رفتم سونو گفت قلب داره ولی کوچیکه نمیشه بزارم بشنوی.خونریزی شدید شد و دفع لخته اندازه کف دست.رفتم بیمارستان بستری شدم سونو شدم گفت هماتوم وسیع داری دوروز استراحت مطلق شدم بستری شدم خونریزی شدید همچنان ۳واحد خون ازدست دادم.رفتم سونو مجدد گفتن قلب داره صداشو برام گذاشتن😭😭😭😭😭😭کاش نمیذاشتن روز بعدش خونریزیم شدید شد و سونو مجدد و ایست کرده بود😭😭😭😭😭😭😭دوباره کورتاژ شدم.من یه مادرم که دوتا بچمو تو یه سال از دست دادم به بدترین شکل ممکن و با بدترین دردها....کاش زیر عمل میمردم.هنوز صدای قلبش تو گوشمه....من بچه ندارم اینایی ام که داد ازم گرفتتت...کاش جون خودمم میگرفت
عزیزم منو چی میگی که هفته ۳۶ بارداری سزارین اورژانسی شدم و دخترم فوت شد💔با بغل خالی از بیمارستان اومدم خونه❤️🩹
بمیرم😔😔غصه نخور حتما حکمتی بوده
امیدت به خدا باشه خدا بزرگه
:)جیگرم داره میسوزه براتتتتتتتت برات زیارت عاشورا میخونم😭انشالله دامنت دوباره سبز بشههههه🩷✨استراحت مطلق داشته باش برای بعدی🥺🥺🥺
وای قلبم 😔😔😔😔
حدودا یکهفته پیش دخترم بستری بود برای زردی
یه نوزاد دیگم پیششون بود تحت مراقبتای ویژه
باورت میشه هنوزم یادم میوفته عصبی میشم و دعا میکنم مرخص شده باشه مادرش با شادی بغلش بگیره..😞
خیلی سخته خیلی
چرا دخترتون اینجور شد؟؟
مرسی عزیزم داغونم.اگه دیکه حامله نشم اگه دوباره تکرار بشه اگه اگه اکه هزارتا فکر تو سرمه...فکر اینکه آینده چی میشه فکر غصه مادرم فکر داغون شدن پدرم فکر اینکه شوهرم آرزوهاش نابود شد...خودم دردایی که کشیدم زجرام به جهنم.چرا بخاطر من باید مادر پدرم همسرم اذیت شن.داغون شدن.
یاد سقط خودم افتادم.خودتو اذیت نکن با تمام وجود درکت میکنم.ولی کاش یکم زمان میدادی بینشون.یه مدت به بچه فکر نکن زندگیتو بکن خودتو از دست میدی روحتو روانتو.بخودت رحم کن
