ما شهردور ازخانواده هابودیم
حالاقراره بریم شهر خانواده هامون زندگی کنیم
من باخانواده همسرم کاملا قطع ارتباطم ولی همسرم به خانواده من سرمیزنن
میخواستم ببینم وقتی رفتیم اونجا چطور رفت وامدهارو مدیریت کنیم ومن وهمسرم هرچند روز به خانواده هامون سربزینم که هم حرمتاشکسته نشه وهم مناسب باشه
10 ماهه ندیدمشون و خوشبخترینم
البته بازم من فک نمیکنم اشتی کنم باخانواده همسرم
ولی خب سوالم درمورد سرزدن به خانواده خودمم هست
هفته ای یبار
هروقت دعوتت کردن برو اصلابدون شوهرت نرو باهم برید باهم بیاین
من نامزدم ماهی یکبار میرم پیش اونا اما توافق کردیم بعد ازدواج جمعه ها بریم خونه خانوادش پنجشنبه ها خونه ی ما
۷ ماه قطع رابطم
خونواده همسرم شهرستانن. سالی یبار شاید بریم.اوایل ازدواج تندتند زنگ میزدم و ...اما اختلاف پیش اومد خیلی باهام بدکردن منم سعی میکنم فقط در مواقع ضروری زنگ بزنم ن بیشتر
من هفته ای یکبار شام معمولا خونه مادرشوهرم هستیم، سال‌های اول برام سخت بود، ولی الان خودم دوست دارم برم، به این نتیجه رسیدم هیچکس جای فامیل رو پر نمیکنه، و من خودم به شخصه از تنهایی و بی فامیلی بدم میاد،
خونه مامانمم قانون خاصی نداره، هر موقع جور بشه میرم در هفته
ما توی این۵شال جمعه ها نه شیفت برداشتیم نه خونه کسی رفتیم چون قرارمون اینه جمعه روزخودمون باشه حالا یافیلم میبینم یا بیرون میریم یاقلیون هرچی بالاخره
دوس ندارم روز مشخص کنم تا یه بارک نریم شاکی بشن
هفته ای ابار
