چجوری بعضی مردا اینقدر عاشق زنشون هستن؟؟

منم همسرم خوبه . مثلا پریشبا رفته بود استخر بعد اون ساعت دوازده شب رفته بود برام توت فرنگی سنندج پیدا کرده چون میدونه خیلی دوس دارم یا مثلا شیرینی خامه ای میخره درحالی که خودش متنفره و صرفا برای من میخره 

یا کادو میگیره و چیزی که دوس دارمو برام میخره بدون اینکه بگم 

خیلی چیزا دلم میخاد ویادم میره ولی اون یادش میمونه برام میگیره. یا انجام میده یا هرچی . ولی یجاهایی هم عصبیم میکنه مثلا بارها گفتم جلو بقیه لزومی نداره بگی من فلان ایرادو دارم یا مثلا اگر پدر مادر من فلان جورن جلو بقیه نگو ولی گوش نمیده

تو تنهایی دورم میگرده جلو بقیه شوخی شوخی میگه زن گرفتن بدبختیه

مبدونی خانواده خیلی مهمه . یکیو میشناسم خانوادش خیلی با سیاستن . مثلا مادرشو پدرش همیشه با شوهرش یجوری رفتار میکنن که الان اون مادر و پدر زنشو از خداهم بیشتر میخاد. از اون طرف خانواده پسره هم خوبن و دانا و عاقل و منطقی 

زندگیشونم خوبه . نه مثه من که مادرشوهرم از روز اول یه جنگ راه انداخت . من خودمو کنار کشیدم درگیر نشم ولی بدجور باختم ‌ توبازی نبودم ولی باختم . از اون طرف خانوادم کارایی میکنن که ینی دلم میخاد سر به بیابون بزارم هرچیم میگم فایده نداره

درسته

اینمدت سعی کردم با فیلم دیدن و شیرینی و کیک پزی و کارای موردعلاقم یکم فکرمو دور کنم . تا حدودی موفق بودم . ولی یجاهایی بد اسیب دیدم 

میتونی فیلم یا کتابی معرفی کنی که به دردم بخوره ؟؟

اسم خانواده میاد گریم میگیره . از اول مشکل همینا بودن

خانواده من که هرچیم بگم فایده نداره . تا کمر تو زندگیمن و دخالت میکنن و اصلا هیچ 

مادرشوهرمم که مثه اتیش زیر خاکستره . میسوزونه ولی معلوم نیست‌ نابودم کرد .

ولی هب شوهرم میدونه مشکل کجاس ما از اول این مشکل خانواده هارو داشتیم و سعی میکردیم مدیریت کنیم همه چیو

چشم . ممنون لطف کردی