رفته بودیم دور بزنیم با نامزدم ماشینم بنزین نداشت زیاد باکش خالی بود تقریبا داشتیم نرفتیم بنزین بزنیم نامزدم بابامو دید سلام علیک کردن نامزدمم یه بار تعارف زد به بابام بیا سوار شو برسونیمت بابام نیومد حدودا راه بابام تا خونمون هم کمتر از 7 دقیقه س
ماهم رفتیم نامزد رفت بنزین زد رفتیم یکم دور زدیم اومدم خونه حالا مامانم گیر داده چرا باباتو نرسونده خونه اون بیشعور تربیبت نداره فرهنگ نداره
تو مارو پیش اون کوچیک میکنی منم گفتم کسی با 5 دقیقه راه رفتن ارزشش کم نمیشه 😑
ماشین بنزین نداشت تعارفم زد به بابام
بعد مامانم گفت تو همیشه پشت اون درنیای بدختی
مگه وقتی اون نبود بابات نمی تونست پیاده بره بیاد ازش چیزی کم نمیشد باباتو برسونه 😑