سلام شب بخیر چند روز پیش بچم با حال خراب از مدرسه امد کلاس اول بچم همینطور گریه میکرد آنقدر حالش بد بود که نمیتونست حرف بزنه بهش آب دادم بغلش کردم همون موقه گوشیم زنگ خورد دیدم سرویس بچمه میگه خانوم فلانی نگرانه نگار شدم چی شده چرا گریه میکرد تو راه هرچی ازش پرسیدم چیزی نگفت گفتم والا الان تو بغلم آروم بشه میفهمم چه خبره
گوشی رو قطع کردم گفتم مامان چی شده چرا کریه کردی همینطور بچم اشکش می ریخت و حرف میزد که واقعا نمیشد تشخیص داد بچه چی میگه آنقدر حالش بد بود آخر متوجه شدم تو حیات مدرسه یکی از والدین دختر منو کشیده کنار یقه بچه ۷ساله رو گرفته کوبیده به دیوار گفته اگه یه بار دیگه با دختر من دعوا کنی یا ناراحتش کنی من میدونم و تو