یکیش مغازه داشت بازاری بود چند دهنه مغازه داشت ولی سنش خیلی بوددددد من اون موقع ۱۸ بودم اون ۳۶ بود
فکر میکردن مثلا من ۲۵ سالمه که مامانش اومده بود یکیش دیگه بود ۳۱ بود اون بساز بفروش بود خیلی مذهبی من اون موقع ۱۷ بودم
یکیش این اوایل بود حسابدار بود تو شرکتی اون یکی تو کار کانال کشی کولر بو د کارگاه داشت ولی دختر باز بود جواب رد دادم
بقیشون یکیش شرکت ایران‌خودرو بود یکیش تو سایپا بود یکیشم که بوتیک داشت
والا من که چون نمیخواستم ازدواج کنم فقط به خواست مامانم اومدن آخرم نفهمیدم چیکاره اس چون برام مهم نبود بپرسم حتی بعد رفتنش دختر عمم پرسید اسمش چی بود تازه دیدم اااا اسمشم نمیدونم 😅😅😅
اینم بگم کسیم که دوسش داشتم اما باهاش کات کردمم توی ارتشه
نمیشه بگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
