سلام
امروز ولنتاین بود و از اونجایی ک من اصلا برام مهمنیست و هیچ خبری تو خونمون نبود از تبریک و کادو و...
عصری مادرشوهرم زنگ زد ب شوهرم و بهش گف امروز ولنتاینه کادو چی گرفتی برای خانومت؟
شوهرم تازه متوجه شد چ خبر بوده و گفت چیزی نگرفتمفراموش کردم و ...
خلاصه مادرشوهرم کلی باهاش دعوا کرد ک چرا فراموش کردی و چیزی نگرفتی و تبریک نگفتی 🤣
شوهرم زود اماده شد بره خرید کنه جلوشو گرفتم وگفتماصلا برام مهم نیست و مهم خودتی و مهربونیات و...
خلاصه ب تبریک و بوس ختم شد