تقریبا چندسالی از این اتفاق میگذره تو یکی از محله های داغون شهرمون یه خانواده ای بودن که پدره تعمیرگاه داشت و سه تا بچه دو دختر و یه پسر
یه روز پدره مچ زنشو با برادر خودش حین رابطه میگیره و طلاقش میده بعده اون موقع دختره کلاس پنجم بوده
بچه هاشم مادرشونو تو انباری با عموشون میدیدن قبل از طلاق و از رابطه اونا تحریک میشدن
عزیزم من ندیدم پست هامو بخون
ما از کوه بالا میرفتیم پر درخت ... بود
بعد من خون دماغ شدم اونا رفتن من موندم و به زن دیگه
دیگه یکم بعدش خوب شدم خاک تو سرم یکم عکس اندختیم و یهو دیدم خواهرم نیست داد زدم اسمشو ک جواب نداد در عوض اون مرده گفت الان میام دیگه اومدن من متوجه نشدم اما میگم ک خداروشکر زود صدا زده بودم
میگفت فقط یکم برده تو🤦🏻♀️بکارتش سالم بود
اون عوضی هم همکار پدرمه هم ۱۰ سال شب و روز خونوادگی با هم بودیم اشغاللل
یکی منو بی زحمت لایک کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
