واسه جریان خودم نه چون جدی نبود
اما خواهرم ترسیده بود بهمون بگه و بعد ۸ ماه ب من گفت تازه🤦🏻♀️
منم خیلی زووود ترسیدم ب مادرم گفتم نکنه بکارتش رفته باشه ب ترمیم احتیاج داشته باشه
وقتی ب مامانم گفتم صورت خودشو تیکه تیکه کرددد
خواهرمم برد دکتر زنان خداروشکر سالم بود اما عفونت گرفته بود
خواهرم تا شبهاااااا کابووس میدید میگفتیم چی میبینی میگفت هیچی فیلم ترسناک دیدم
با بچه هاتون رفیق باشین حداقل ن مثل مادر من
دیگه خلاصه هیچیم ب کسی نگفتیم حتی پدرم چون همکار بودن بد میشددد و دعوا ...
اما ارتباط رو قطع کردیم
اما خودم ب اون عوضیییی زنگ زدم هرچی فحش بلد بودم و نفرین بش گفتم