2777
2789

تورو خدا کامل بخونید کمکم کنید من جز نینی سایت کسی ندارم راهنماییم کنه

۲۳ سالمه مجردم کنکور قبول نشدم 

خونه ای ک الان نشستیم برا خودمونه اما کاش من یه روز خوش توش داشتم

بابام شغلش ی شهر دیگه ست یه سوییت خیلی کوچیک اونجا کرایه کرده برا روزایی ک دیر موقعست و نمیتونه برگرده تا شبو اونجا بخوابه 

خیلی اینجا تحت فشارم هر دعوایی اخرش برمیگرده به من هرچیزی اخرش سرکوفتش میرسه به من مامانم خیلی ادم سمی ای هست ایقدر دوسال پیش بخاطر قبول نشدنم تحت فشارم گزاشت ک تحت نظر روانپزشک روزی ۸ قرص مصرف میکردم همیشه تو خونمون دعوا و غر غر هست بقدری ک دوست دارم خودمو بکشم

الان باز اذیتا به حدی رسیده ک باز فکر میکنم باید قرص مصرف کنم چون بشدت حالم بده 

بابام کمتر اذیتم میکنه فقط وقتی ک بحثا زیاده و تقصیر خودمه سرکوفتشو میزنه ولی مامانم جرعت ندارم که از تاقم بیرون برم 

استرس اجتماعی گرفتم و صبحا ک بیدار میشم از استرس بحث و دعوا تا چندین ساعت لرزش بدن دارم 

دلم میخواد بخونم قبول شم ولی با این وضع خونه نمیتونم اینجا 

از طرفی اگه برم تو اون خونه اول برا اینکه موفق شم برم باید تقریبا ۱ هفته دعوا کنم و گریه و جر و بحث تا موفق شم جدا شم 

از طرف دیگه اگه برم و حتی بخونم و قبول نشم غر غرا و اذیتا به حدکثر میرسه 

میخوام برم و هیچکدوم از خانوادم همرام نیان اگه بخوام برم فورن میگن خب برو خواهر بزرگتم بیاد در صورتی من از اون هم دل خوشی ندارم وقتی همه شون رو میبینم حالم بد میشه واقعا ب تنهایی نیاز دارم تازه بیشتر شبا هم بابام اونجا میمونه ولی اگه بخوام برم باز خواهرمو میکنن وبال گردنم

من به نی نی سایتیا خیلییی اعتماد دارم اندازه چشمام تاحالا راهنمایی بد نکردن ...تورو خدا راهنماییم کنید چیکار کنم کمکم کنید یه عمر دعاگوی خودتون و بچه هاتون هستم اگه موفق شم از این خانواده سمی جدا شم 

خرج و خوراکمم بابام یه نون خشکم برام بخره راضیم و مشکلی از اون بابت نیست فقط میخوام زندگیمو روبه راه کنم 

اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   

بابام همیشه اونجا نیست 


البته ۵ روز هفته رو اونجاست ولی صبح تا عصر سر کاره فقط شاید بعضی شبا اونجا بمونه و مجبوره بعضی روزا و شبام برگرده شهرمون 


من اگه نرم تا ی عمر بدبختی دارم ولی نمیدونم چطور مقاومت کنم ک تنها برم و خواهرمو نفرستن چون اونم شبیه مامانمه 


بابام غر به جونم نمیزنه خیلی مهربونه منو هم از همه بچه هاش بیشتر دوست داره


ولی مامانم ببخشید معذرت میخوام ولی من ارزش پهن گاو هم براش ندارم الان از درد پریودی اینجا دارم جون میدم یه قرص دست من نداد ولی نگران صبحونه خواهرمه اینقدر جلو همه شون تحقیرم کرده خواهر کوچیکم میخنده و بهم میگه تو ازش میترسی هر دیقه معذرت میخوام میرینه بهت 


اگه بهم بگه عزیزم یا چیزی میخوام پرواز کنم متنفرم از خودم ک چنین بلاهایی سرم اومده ک اینقدر مهر طلب شدم دوس دارم از این ادمای سمی فاصله بگیرم



اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   

@آنالیزا عزیزم لطفا منو راهنمایی کن

اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

انشالله بزودی عروس بشی خونه خودت زندگی خودت داشته باشی

هروقت امضام دیدین 💜لطفا برای سلامتی خانوادم 💋صلوات بفرستین💖لایک کنین💖💜💖💜💚 منم صلوات بفرستم واستون💖💖💖💖💖💖💖 خـدایـا ببخش من و فردا مسیر درست و جلو راهمون بزار محتاج صلوات همتون هستمم برای زنـدگـیم💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

عزیزم با پدرت صحبت کن همین حرفارو بهشون بگو , بگو نیاز داری تنها باشی بتونی درس بخونی , شبا که خودشون پیشت هستن وقتاییم که میخان بیان خونه یا همراهشون بیا یا خاهرت بیاد پیشت نهایت ی شب دو شبو تحمل کن ولی اول باید فکرت ازاد بشه روح‌ خستت اروم بشه تا بتونی درستو شروع کنی

اسی تو زندگی موفق بودن که همش کنکور قبول شدن دانشگاه رفتن نیست .بامهارت یا حرفه پول سازبا این وضع خونه شمایه روان سالم خودش موفقیت هست نهایتش برو همون شهر یه رشته بدون کنکور ثبت نام کن .کار کن حتی با فروشندگی شروع کن .ورزش کن .....فقط از اینا فرارکن

عزیزم لطفا چند دقیقه وقت بذار این چندخط رو بخون 

مادرپدرت سمی و اسیب دیده هستن و ادمای اسیب دیده خشم نفرت عقده گره روح و روان و ارزوهای سوختشونو از ادمای تحت کنترلشون مطلبه میکنن سطل اشغال روانشون روتوروح ادمای تحت کنترلشون خالی میکنن 

پدرت بیرونه خونست اسیب کمتر میزنه مادرت توخونه مونده همه رو روی سرشما خالی میکنه راهش رفتن به یه سوییت خالی و خوردن نون خشک نیست راهش خوب درس خوندن و بورسیه شدنه یا خیاط و طراح لباس شدن یا هر مهارت پولساز دیگه 

یه جوری برو از خونه بیرون که ازاد بشی،و بتونی زندگیتو کنترل کنی نه فقط سلول و زندانبانت عوض بشه 

تا وقتی یکی دیگه خرجتو میده تحت کنترل اونی هرکی نون بده فرمون میده 

بری اونجا جای خواهرت با مادرت عوض میشه فقط!!!!

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

عزیزم با پدرت صحبت کن همین حرفارو بهشون بگو , بگو نیاز داری تنها باشی بتونی درس بخونی , شبا که خودشو ...

بابام ک بهش میگم فورن میگه برو خواهر بزرگتم همرات میاد 

انگار من میخوام برم اونجا چیکار کنم اگه بگم نه تنها میخوام برم قبول نمیکنه زود میگه خودمو میکشم یا از این خونه میرم 

من واقعا مشکل روانی دارم خودم دارم متوجه میشم اینقدر فشار روانی رومه ک وقتی اینارو میبینم دوست دارم بمیرم 

ولی حتی اگه یروز ازشون دور باشم انگار دنیا رو بهم دادن اینقدر سمی هستن اینا منو ب این روز انداختن ک الان روانی شدم دوست ندارم ببینمشون

اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   
اسی تو زندگی موفق بودن که همش کنکور قبول شدن دانشگاه رفتن نیست .بامهارت یا حرفه پول سازبا این وضع خو ...

ممنون ک درک کردی چی میگم واقعا ب همدردیتون نیاز داشتم اگه نینی سایت نبود من همون چندسال قبل از این همه درد مرده بودم 

اجازه نمیدن هیچ کاری کنم فقط میگن کنکووور 

اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   
بابام ک بهش میگم فورن میگه برو خواهر بزرگتم همرات میاد  انگار من میخوام برم اونجا چیکار کنم اگ ...

اینجور که میگی چاره‌ای نداری جز اینکه با خواهرت بری‌. به نظرم بازم بهتره اونم ممکنه بیاد اونجا چند روزی باشه باز برگرده ولی دیگه بابات بهانه‌ای نداره که بگه نرو 

بابام ک بهش میگم فورن میگه برو خواهر بزرگتم همرات میاد  انگار من میخوام برم اونجا چیکار کنم اگ ...

روانی نیستی عزیزم از این حجم از فشار که روته حالت خوب نیست , روانی کسی هست که توو هر شرایط کار غیر عقلانی کنه,

راستش به نظر من بیشتر از این وقتتو هدر نده واسه کنکور,ببین علاقت توو چه رشته ای هست ازاد اگه بدون کنکور هست ثبت نام کن یا در حد کنکور ازاد بخون,, ببین چه رشته ای کار واسش هست توو چه زمینه ای میتونی پیشرفت کنی ,, در اسرع وقت دانشگاتو شروع کن و بعد از ترم دو یا سه کارورزی برو ,

سعی کن بتونی مستقل بشی,, واسه کار پیدا کردن کسی بت نمیگه دانشگات کجا بوده یا معدلت چند هست , تجربه واسشون مهمه

ممنون ک درک کردی چی میگم واقعا ب همدردیتون نیاز داشتم اگه نینی سایت نبود من همون چندسال قبل از این ه ...

برو همون شهر دیگه یه چندوقتی که گذشت بگرد یه کار مطمئن پیدا کن باباتم راضی کن کنار درس خوندن بری سرکار شاید اگه ببینن داری مستقل میشی دست از سرت بردارن برای کنکور

عزیزم لطفا چند دقیقه وقت بذار این چندخط رو بخون  مادرپدرت سمی و اسیب دیده هستن و ادمای اسیب دی ...

ممنون از حرفات 

درسته همه حرفات

ولی من الان واقعا اسیب دیده م حس میکنم روانی شدم و باز باید تحت نظر باشم 

اگه سالم بودم اگه مثل خواهر کوچیکم هیچ اسیبی بهم نزده بودن الان منم داشتم میخوندم وون روحش سالمه بدبختی هایی ک من کشیدمو نکشیده و واقعا میگم خدارشکر حالش خوبه 

چون به قول خودتون این من بودم ک سطل زباله شون بودم و بقیه سالمن

میگم ک اگ منم مثل اون بودم شاید تو این شرایط میتونستم درس بخونم و راحت باشم ولی بخوان قبول کنم یا نکنم معلومه ک من مریضم 

با این وضع نمیتونم برای انکهبه یه ارامش حدودی برسم تا بتونم کارامو انجام بدم باید دور باشم اگه دور باشم میتونم بخونم چون کم کم بهتر میشم اگه بخونم و قبول شمم اونجا دیگه همه چی تمومه میرم و برنمیگردم هیچوقت 

تنها حرفم اینه ک چطور جلوشون بایستم ک اجازه بدن برم بدون خواهرم باشم 

بابامم باشه مشکلی نیست اگه بابام زندان بانم باشه بازم بهتر از مامانمه ک منو به مریضی کشبده

فقط راهنماییم کنید چجوووری برم

اگر تاپیک زدم ...و اومدی تو تاپیکم درباره یچیز دیگه سوال پرسیدی یا اول گفتی با اجازه اسی یا ببخشید اسی و بجای اینکه خودت تاپیک بزنی موضوعتو تو تاپیک من گفتی من دیگه مسئول رفتارم با تو نیستم و بدترین رفتارو باهات میکنم ...فهمیدی؟؟پس عمرن و هرگز و هیچوقت این کارو تو تاپیکام نکن دوس ندارم این کاربریمم مث قبلیا از دست بدم   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز