ازشون دوریم میدونستن نمیتونیم بریم دستی از قبل بهمون نگفتن تا نریم دیروز زنگ زدن گفتن فردا عقد خواهرته شوهرمم شوکه شد انقد دلم گرفته دلم میخواست منم اونجا باشم تو غربتم هیچکس ندارم یکم اروم شم شوهرمم تا پسفردا سره کاره خونه نیس
ای بابا
چه بی ادبانه
عروسیشم نرید
کادو هم ندید
چه زشت
شوهرت هیچی نگفت بهشون
آخی عزیزم
حالا اگه مامان من بود کلا اون ازدواج کنسل میکرد چقدر بیخیال هستن
ما تو یه شهریم .همه رو دعوت کرد جز من‌حتی شوهره احمقم هم رفت.و دید همه هستن جز زنش مثل گاو موند اونجا و هیچی نگفت.
بعدها گلگی کردم مادرشوهرم گفت اخه جا نبود گفتم میای سرپا میمونی زشت بود😐😐😐😐🤣🤣🤣تف تو ذاتت زننن
کادوش موند تو جیبتون😏
تاپیک قبلی گفتی، یک هفته قبل گفتن.
اینجا میگی دیروز گفتن.
چجوریاس؟ 🫣🧐
شوهرت نگف اونوقت چرا الان من باید خبر دار بشم؟؟؟؟
خوبه فردا اگه دعوایی چیزی بشن همین شوهرتون میندازن جلو ک ببین چرا دوماد اینجوریه
عزیزم یک زمانی جور کن با همسرت برو سفر
حتما که نباید بری جایی که به خودشون زحمت نمیدن یکم به بچه خودشان احترام بزارن
مقصر پدر و مادر شوهرتن
بعدا شوهرت بهشون گلایه کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
