امروز زنگ زده به مامانم گفته اگه اجازه بدین خواستگاری تشریف بیاریم من از اول آرزوم بود دخترت بشه عروسم😒 من از تموم گندکاریای پسرش خبر دارم هرروز با یکیه متنفرم ازششششش😒 همیشه ام مسته و مشروب میخوره، خجالت نمیکشن میان خواستگاری برا پسری که حتی یه ماشینم زیر پاش نیس??
بعدشم من از ازدواجِ فامیلی بیزارممم