قلبم داره آتیش میگیره دلم بحال خودمو بچم میسوزه گناهِ منو این بچه چیه که باید اینجوری زندگی کنیم. بخدا هیشکی از دلم خبر نداره قلبم تیر میکشه. پارسال که خودش اعترراف کرد دوسال با یه دختره بوده و مثل زن وشوهر بودن اما تموم شده خدا میدونه چرا الانم چندوقته خیلی خیلی شک دارم حس میکنم دوباره با همونه اینی که بزور حموم میرفت الان تندتند میره هی اصلاح میکنه موهای بدنشو حتی.. یروز درهفته ام خونه نمیاد الکی میگه با دوستامم میدونم با هم قرار دارن منم نزدیکش میشم پسم میزنه خودشم که سمتم نمیاد. حالم ازش بهم میخوره بی پولیش از یطرف الانم که بخاطرش اومدم خونه مادرش با اونا زندگی میکنم چون نتونست خونه اجاره کنه. بخدا الان منو پسرم تو یه اتاق خواب کوچیک نشستیم اونم رفته دنبال عشق و حالش آخه چرا با ما اینکارو میکنه مگه من چیکار کردم
عالی بود جوری که خانوادش حسادتمو میکردن طاقت ناراحتیمو نداشت اما الان برعکس شدن من به همه حسادت میکن ...
خب جدا شو عزیزم میدونی چیه اون میدونه که تو از جدا شدن میترسی واسه همینه که هر کار دلش میخواد سرت میده .پیش خودش میگه این که نمیره بزار منم هر کار میخام میکنم .ببین عزیزم بنظرم با ترست روبرو شو و اقدام به طلاق کن اونوقته که به دستو پات میفته.بعدم از کجا معلوم شاید بچرو داد بت.هر چی دورتر اقدام به طلاق کنی هم اون هم خودت توی باتلاق بیشتری گیر میکنید.
کلی شغل عوض کرده تا الان. اول که وانت داشتیم بار میبرد. بعد گفت بفروشم با مولش ماشین بخرم بفروشم سود کنم که اونم خوب نبود چون پول زیادی نداشت و باید یه ماشین میخرید تا فروش بره. بعد یه پراید خریدیم و اونم واسه پول پیش کم داشتیم فروختیم ازتو دیوار گوشی وسیله میخرید و میفروخت. بعد با ۱۰ تومن مفازه گوشی شرد که اونموقع یهو گرونی شد و صابمغازه گف ۱۰۰ تومن دیگه جمع کرد و الانم پیش دوستش کار میکنه میگه کار نیس کاش پول بود یه پراید میخریدم میرفتم اسنپ
من هم موندم اصلا دختره به چیه این شوهرت خوشه نکنه درامد داره به تو نمیگه
فک نکنم اگه داشت که دیگه واسه بچش باید خرج میکرد. الان طفلک تو حسرت پیش دبستانی . حتی کیف و لوازمشم حاضره فکر میکنه قراره بره هی میگه پس کی میریم ثبت نام کنیم