مامان بابای روانیم دو ساله طلاق گرفتن ینی امضا شده همه چی ولی با هم زندگی میکنیم چون خونمون سه دونگ سه دونگه ینی نصفش واس مامانم نصفش بابام باید خونرو میفروختن که مامانم بتونه بره حالا فک کن دوساله خونرو گذاشتیم واس فروش و هنوز فروش نرفته هی میگم زیر،قیمت بدید روانیا دیگ نمیکشم دست و پام داره میلرزه و قبول نمیکنن خسته شدم دوسال دارم انرژی های وحشتناک این خونرو تحمل میکنم دارم دیوونه میشم بخدا دیگ هر روز دارم جنجال راه میندازم فحش و فحش کاری کتک کاری
خدایی جای من بودید چیکار میکردید؟؟؟؟؟