اینقدر خوبه ک توی این دوسه ماهی ک عقد کردیم اونقدر لوس شدم تحمل هیچ حرفی و از طرف کسی ندارم زود ناراحت میشم و عصبی میشم 🥲
تو بیمارستان از اتاق عمل که اومدم بیرون با کلی استرس دوید طرفم و سه بار پشت هم جلو همه بوسیدتم😍
دستاش یخ کرده بود از استرس رنگش پریده بود
همیشه تو جمع و خلوت باهام محترمانه برخورد میکنه و این برام خیلی ارزشمنده
بهم توجمع گفت حاج خانمم😵💫🤕😵💫🤕😵💫🤕
هوس بستنی کرده بودم وسط کارش ول کرد اومد منو برد بستنی فروشی ذوق کردممم
این که جلوی بقیه دستمو بوسید.
همچین کارایی فک نکنم بلد باشه🥴
پیش بقیه خواهرشوهر ها گفت میخواد برای خودش و من آیفون ۱۴ بخره باهم ست باشیم
چند روز پیش خونه مادرش اینا داشتیم ناهار میخوردیم مامانش ته دیگ تو بشقاب من نزاشته بود شوهرم گفت پس واسه لیلا چی؟ ته دیگ خودشو گذاشت جلوم این حرکتشو دوس داشتم 😂
امروزم داشتم بادوم زمینی میخوردم وقتی تموم شد خیلی با اشتیاق میپرسید چطور بود ؟ خوش مزه بود؟ دوس داشتی؟ 😂
اینا بنظر من حرکتای عاشقانه هست
وقتی که برام گوشی خرید ذوق کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
