بچه ها اگه دیدین صدایی ازم درنیومد, بدونین خوابم و به ملکوت پیوستم
    
    
    
        
            
                
                این چنین سرخ و لوند
برخار بوتهء خون
 شکفتن
وینچنین گردن فراز
برتازیانه زارِ تحقیر
 گذشتن
وراه را تاغایتِ نفرت
 بریدن.-
آه ،ازکه سخن می گویم؟
ما
بی چرا زندگانیم
آنان به چرا مرگِ خود آگاه هان اند.
الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم