2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یه شب من خانوادم رفتن خارج از شهر منو خونه اینا گذاشتن 

من رفتم اتاق دخترشون خوابیدم درو مطمئنم  بستم چراغ اشپزخونه ام دوست بابام ( مثلا ب اسم علی ) خاموش کرد  نصف شب یهو دیدم در باز شد بیدار شدم دیدم چراغ اشپزخونه روشن شده 

رفتم تو حال علی و همسرشو بیدار کردم اون شب همه ترسیدیم و نخوابیدم یه نیسم ساعت بعد دیدم گوشیم زنگ میخوره

ادامه...

بعد مادر بچه اون دختر شوهرشو ک از زن دیگه اس از خونه بیرون کرده و دختره خونه ی عموشه اقا یه روز &nb ...

چ بابای بی غیرتی که اجازه داد زنش دخترشو بندازه بیرون

https://www.ninisite.com/profile/forum/topic?topicId=14359063&slug=%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%AF%D8%A7%D8%B1&postId=351060609 کنکوری های عزیز این تاپیکو پیشنهاد میکنم بخونید👀                                                                                                            ‌‌‌ د  /د/س/چ/چ😍                                                                                                                   امیدوارم به واقعیت به پیوندی مهم نیست چقدر            من برات صبر میکنم❤

بعد رفتم گوشیو بردارم دیدم گوشیم نیس مطمئن بودم گذاشتم بالای بالشت اما نبود هی زنگ میخورد هی گوشی نبود 

بالاخره روی ظرف شور پیدا کردم بابام بود جوابشو دادم ب علی و همسرش هم گفتم دایی بهتره بخوابیم ک نترسونیم خودمونو 

من رفتم تو اتاق درو قفل کردم و خوابیدم تقریبا ساعت ۳ بود ک بچشون داشت گریه میکرد 

بچه سیاه شده بود چشماش زده بود بیرون بلند جیغ میزد 

رفتیم ک بچه رو ببریم بیمارستان همین ک پارو از خونه گذاشتیم بیرون بچه اروم شد 

۱۰ دقیقه تو شهر دور زدیم بچه خوابید رفتیم خونه ی علی اینا ک بخوابیم باز بچه بیدار شد و گریه کرد گریه های شدید ک اون شب دیگه مجبور شدیم بریم خونه ما 

رفتیم خونه ی ما و بچه اروم شد و خوابید همچی تموم شد تا...

دوباره دیشب ک همین حالت ب بچه دست داد ب بابام زنگ زد  ک بچم حالش بده باهام بیا بریم بیمارستان بابام بچه رو برد بیمارستان اما بچه تا از خونه بیرون رفت بسیار اروم شد ک میخندید حتی 

دیشبو خونه ی خواهر زن علی گذروندن 

امروز همسر همین علی زنگ زده و میگه ب دعا نویس گفتم نظر بچمو بگیره گفته بچت ب مرگ نزدیکع و نظرش سنگینه 

بعد گفت حلیمه خانم( همون دعا نویسی ک گفت خونشون جن داره ) بهم گفته این جن تو خونتونه و تا خانوادتو بچتو ازت نگیر۶ بيرون نمیره 


نظر شما چیه؟

کاش اون دخترو ک بیرون کردن برگردونن شاید روح مادرشه ک عصبانیه🥲

حتی یه بار دختره( پرستو مثلا) میخاس لباس مجلیاشو برداره ب من زنگ زد گفت نیلوفر تو برو فلان وسیله هامو برادر اینا نمیزارن من برم داخل خونه🥲

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792