داستان از این قراره که خواهر همسرم چون بهم تو چت توهین و فوش داد بهش میگم که پامو خونشون نمیذارم؛ اما اون اسرار داره که باید بریم و رفت و آمد کنیم چون من همین یک خواهر بیشتر ندارم... در واقع همسرم به خاطر خواهرش میخواد منو بی ارزش کنه اما منم مقاومت کردم و گفتم نمیام الان سه روز کامل باهام قهر کرده و جای خوابشو عوض کرده و هیچی تو خونه نمیخوره و میگه تا زمانی که نیای رفتار من همینه
شما جای من بودید چکار میکردید؟ منکه فعلا سکوت کردم و منتظرم ببینم تا کجا میخواد ادامه بده
معمولی باش بلاخره خسته میشه بعد توشرایط مناسب براش توضیح بده
پناه برتو که بی واژه مرا میشنوی♥خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم در هیاهوی بازار … در خستگی هنگام نماز ! در وسوسه های نفس ام… نمیدانم…. اما ، گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است…! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند…! 💙 🙏🏻 یَا مَنْ یَکفِی مِنْ کلِّ شَیْ ءٍ وَ لَا یَکفِی مِنْهُ شَیْ ءٌ اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ بحق محمدٍ و آل محمد صلواتک علیه 🙏🏻 ✅ درمانگر طب سنتی وطب فشاری ام سوالی داشتی خوشحال میشم بتونم کمکت کنم ✅