خانواده همسرم البته بگم مادرش خیلی اصرارمیکنه که بریم خونشون ساکن شیم دوطبقس.هروقتم میرم اونجا میگه اینوبیار اونوبیاردر آن واحد150تاکارازم میخاد.نمیدونم جبهه بگیرم یا ن.حالامیگم اشکال نداره البته قبلن بهم گفته بودبیای اینجابایدغذابراماهم بپزیم.خیلی میترسم برمو حرمتا شکسته شه چ کنم بنظرتون مشکل پیش میاد ن؟ شرایط مالیم نه خوبه ن بده.بنظرشما شراکت چجوره
دقیقا همینطوره جدیدن خیلی بدم میاد میگه اینکارو کن اونکارو کن یه حالت دستوری و بد به خدا ما عروسمون ...
خب ببینید از الان داره کدورت پیش میاد شما با زبون خوش نه اینکه دعوا کنیدا نه خیلی آروم و با ملایمت بگید نه
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
خب اگه گفت شما هم تو شوخی بگو مامان جان من کارای خودمو میکنم بسمه شما اگه حوصله کار کردن ندارید بگید ...
ابنجوری بگم خیلی باهام دشمن میشه😔.اخه تا حالا روم توروشون باز نشده خواهرشوهرام خوبن.ولی مادرهمسرم حس میکنم ازمن خوشش نمیاد روزاول گفت دخترمی ولی به هیچ عنوان تورو دخترنمیبینن فقط غریبه ای
اتفاقا خیلی زرنگترازاین حرفاس مادرشوهرم.هرچندازرفتارای روز اولش مشخص بود که ازمن خوشش نمیاد حالا من ...
اگه واقعا بدجنسه جلو شوهرت باهاش خییییلی خوب رفتار کن وقتی تنها شدین بی محلش کن کلا هم سعی کن اصلا باهاش تنها نشی در ضمن بهشون از الان بفهمون که اگه باهاشون زندگی کنی قرار نیست کاراشونو بکنی و فقط سرت تو زندگی خودته