بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
اینجوری بودم که تو ذهنم هرچی میگفتم باید انجام میدادم یعنی ذهنم میگفت پاشو دیوار رو لمس کن باید این کار رو میکردم وگرنه دیوونه میشدم
کاشفان کوچه های بن بستیم ،، حرف های خسته ای داریم،،این بارپیامبری بفرست که تنها گوش کند. ....... آهای خانومی که میخونی این متن رو ، تو مجبور نیستی ناراحتیت رو سر آدمای سایت خالی کنی ، سعی کن حس خوب منتقل کنی و تو سایت جای تخلیه عصبانیت نیست 🤝
وسواس فکری نمیدونم چیشد خوب شدم خداروشکر البته اینجوری بودم که تو ذهنم هرچی میگفتم با ...
و خیلی کارای بیهوده دیگه..
کاشفان کوچه های بن بستیم ،، حرف های خسته ای داریم،،این بارپیامبری بفرست که تنها گوش کند. ....... آهای خانومی که میخونی این متن رو ، تو مجبور نیستی ناراحتیت رو سر آدمای سایت خالی کنی ، سعی کن حس خوب منتقل کنی و تو سایت جای تخلیه عصبانیت نیست 🤝
من به قرینه بودن و مرتب بودن وحشت ناک حساسم باید همه چیز قرینه و صاف و صوف باشه دکتر رفتم گف باید چند شب همه چیزو شلخته ولکنی بخابی شب اول ک اینکارو کردم تا ساعت ۳ وول خوردم دیگ پاشدم مرتب کردم بعد خابم برد داشتم دیوونه میشدم
پسر مهربون مامان بی صبرانه منتظر اومدنتم 🤩 بماند به یادگار از هفت ماهگی ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
اره شدیدتر شده 😕ی وسواس دیگ هم دارم ک همش فک میکنم ی جایی هست که گرد و خاک گرفته و من نمیبینم مدام مث موش تو سوراخ سمبه هارو میگردم با دستمال 😔😞 ای خدا
پسر مهربون مامان بی صبرانه منتظر اومدنتم 🤩 بماند به یادگار از هفت ماهگی ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
منم این مشکلو دارم ینی بعضی وقتا میخوام سرمو بکوبم تودیواربخاطرش
کاملا درکت میکنم
یعنی یه کارایی من میکردم سر این وسواس که یادش میفتم کلی میرم تو فکر که چجوری آخه ادم اینجوری میشه
کاشفان کوچه های بن بستیم ،، حرف های خسته ای داریم،،این بارپیامبری بفرست که تنها گوش کند. ....... آهای خانومی که میخونی این متن رو ، تو مجبور نیستی ناراحتیت رو سر آدمای سایت خالی کنی ، سعی کن حس خوب منتقل کنی و تو سایت جای تخلیه عصبانیت نیست 🤝
کاملا درکت میکنم یعنی یه کارایی من میکردم سر این وسواس که یادش میفتم کلی میرم تو فکر که چجوری ...
من یبار تو مغزم میومد ک دستمو بچسبونم ب بخاری تا وقتی ک داغ شد و سوخت دستمو پس نکشم 🙂 یا اینکه پاشم نصفه شب حیاطو بشورم میشینم این کارارو با گریه انجام میدم قشنگ
پسر مهربون مامان بی صبرانه منتظر اومدنتم 🤩 بماند به یادگار از هفت ماهگی ۱۴۰۳/۰۹/۲۶