2777
2789

میدونم همه خواستگاراتون دکتر مهندسنا ولی حالا اون بین یکی اگه از دستشون در رفته خواستگار خز اومده براتون تعریف کنید بخندیم 

خودم یه خانمه تو اتوبوس ازم خوشش اومد با اصرار میخواست شماره خونه بگیره ندادم گفتم قصد ازدواج ندارم آقا ما از اول تا آخر عشوه اومدیم گفتیم بزار میخوایم پیاده شیم با این زنه خدافظی کنیم بگه عجب دختره با شخصیتی بود حیف شد زن پسرم نشدو فلان پاشدم سرمو برگردوندم با چشای نیمه خمارو لبخند کج اومدم خدافظی کنم دیدم خانم سرشو تکیه داده به صندلی با دهن باز داره خر و پف میکنه آقا مارو میگی آی ضایع شدیم فک کنم عادت داشت تو مسیر رفت و برگشت یکی دوتا شماره از دخترای دم بخت بگیره به خاطر ثوابش 😂😂

شما بگید از در به داغونایی که پا پیش گذاشتن دلتون میخواسته خفشون کنید

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وای برای منم تو اتوبوس پیش اومده بود، خانمه مدل پاکستانیا تتو روی پیشونی و پرسینگ بینی اینا داست(۱۰ سال پیش این چیزا خیلی باب نبود). منم دانشجوی ارشد بودم با کلی ذوق و قر و فر میرفتم دانشگاه میومدم😆

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

من عقد کرده بودم ۱۷سالم بود بعد خونه مادر شوهرم بودم لوله کش اومد برا تعمییر موقع رفتن به مادر شوهرم گفته بود میشه با خانواده بیایم برا دخترتون خاستگاری حالا مادرشوهرمم دوتا کلا پسر داره

باور کن این مهندس بود 

سر مهریه بهم خورد ول کن نبود ،بعدش به زور شماره خواهرم گرفت ،متوجه شدیم این باید بره تيمارستان بستری بشه 

تمام فالورهای خواهرم ،فالو کرده بود ،دقیقه به دقیقه اونارو ،رسد می کرد ،می گفت توی زندگی تاثیر دارن

سه شب ،به خواهرم ضد میزد ببینه خوابه یا بیدار 

خیلی هم موجه و عالی بود ولی از درون داغوون

😐🤷🏻‍♀️

دوست مامانم 

خواستگار من بود واسه پسرش 

اولش طلا فروشی داشتن بعد زدن تو کار پوشاک آخرشم رسید به اسنپ پارسال که جواب رد از من شنید 

همین هفته پیش مادرش زنگ زده میگه پسرم زده تو کار برنج بیاییم خواستگاری ؟!😐

آخه من دخترتونو خیلی پسندیدم(خودش پسندیده نه پسرش😂)

بازم جواب رد شنید 😂

دوسال پیشم یکی زنگ زد پرسید دخترم پوستت چه رنگیه!🙄


تو لهجه مسخره میکنی؟!.... من به تک تک اقوام ایرانی ...کرد ...لر...فارس...بلوچ...عرب و...افتخار میکنم❤️به گویش ها و لهجه هاشون ...اصلا عشق میکنم وقتی کسی با لهجه محلی خودش حرف میزنه...نمیفهمم چی میگه ولی از شنیدنش لذت میبرم... من...به فرهنگ و سنت های درستشون احترام میزارم...تو مسخره میکنی💔ما مثل هم نیستیم😏

یکی هم تو راه اربعین برای پسرش  از خواهرم خواستگاری کرد 

چشاش گرد می گرد ،می گفت بیام خواستگاری موافقت می کنید 

پسرم خیلی خوشکله،۲۲ سالش منم کاری به کار عروس ندارم 

لعنتی فکر می کرد پسرش همه چیز تموم بود 

باز می گفتم خب ادامه ش ،باز همینارو می گفت 

دوست داشتم بزارمش سرکار ولی حیف باید به معنويات می پرداختم

😐🤷🏻‍♀️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792