بچه هایه،پسرشش ساله دارم قراربود امسال بره پیش دبستانی به قدری توی گوش شوهرم خوندن که الکی پول نده مگه چی یادمیدن وتوخونه باهاش کارکنید.کلامنصرفش کردن الان خودم توخونه دارم بابچم کارمیکنم ولی استرس دارم شبابادلهره پارس میخوابم میگم خدایی نکرده سال دیگه که میره اول ازبچه هاعقب نمونه مخصوصانشانه های الفباروشایدخنده دارباشه ولی به قدری به این موضوع فکرکردم هورمون های بدنم ریخته بهم