من هرراهی بگی رفتم ده ساله عروسشم منونمیخوادارزوش که یه روزپسرش برگرده پیشش صمیمی بشم بیچاره ام میکنه ازخونه من درنمیادتااتاق خواب ماهم مبادکه پیش مابخوابه خیلی بی حیاس بی ابرودادوعربده میزنه من بهش ذره ای ازترس شوهرم بی احترامی نکردم به خونم تشنه اس
اونایی ک گفتی وظیفشه باید اینطوری باشه ولی مورد مامانی بودنش بیش از حد رو مخه نه هیچ زنی تحمل نداره در واقع زنی مثل تو آروزوی مردای دیگست
عزیزم اشتباه کردی اینجا تاپیک زدی چون سردت میکنن شما بهترین همسر و زندگی و داری که آرزوی هر زنیه...
ومسئله آخر بنظرم به سیاست و لوندی و بیش از حد حساسیت نشون ندادن شما ربط داره میتونی خودت خیلی قشنگ این موضوع و کنترل کنی
من خودم مثل روز برام روشن هیچ زنی بااین موضوع کنارنمیادچون یکی مدام بالاسرته که خوشیتوخراب کنه جالب بیشترین زهرریختناش توحاملگی وبعدزایمانم بودکه مباداشوهرم بهم محبت کنه لیوان ابی بده دستم میومدخونم بس میشست زیرنظرمیگرفت شوهرموکه مباداکوچکترین احترامی بهم بزاره مادرش یه کافربه تمام معناس دلم خون باکاراش
میدونستی اینجور مادرا از روی کمبود و چون شوهر نداشتن از پسرشون یه شوهر میسازن از عاطفه بیش از حد حمایت ..
یه جا دیگم گفتم نادری داشتیم پسرشو ده سال مجبور ب رابطه جنسی میکرد در واقع ناف مادر بریده نشده برو مشاوره اصلا طبیعی نیست و این ک گفتی میومد شبا پیش ما میخوابید خیلی غیر طبیعیه در واقع اون از رابطه پسرشو آزار میبینه و مالک خودش و خطر ناکه خیلی ازین موارد زیاده
شوهرت نمیتونه روابطش مدیریت کنه. مادر عزیزه و احترامش واجب ولی زندگی مشترکش مراقبت میخواد باید بدونه پسر بچه نیست که به مادرش بچسبه بایدمردانه رفتار کنه
نه ارزوی هرزنی نیس من ازخدامه شوهرم طلاقم بده بره ور دل مادرش این زندگی من میکنم منجلاب که دارم دست وپامیزنم توش 31سالمه بچه نیستم که حرفای دیگران روم اثربزاره همیشه برای دیگران مشاورم مشکلات دوستام واطرافیانوحل میکنم شوهرم طلاقم نمیده میگه تمام زندگیوبهت میدم ولی تنهام بزاری میکشمت قسم به خاک پدرش میخوره توهرجاگیرم بیاره میکشتم میدونم دیونه بشه حتمامیکنه میگه بعدم خودمومیکشم
هيچ ادمی کامل نیس منم شوهرم از این صفاتی که گفتی داره مادر هم نداره ولی یه عیب داره هیچ زنی جز من تحملش نمیکنه
ولی من میمیرم براش خیلی دوسش دارم خودش همینطور
پسر مامانی به درد لای جرز دیوار
اره دیگه بینهایت رورابطه ماحساس توحاملگی داغون بودم شوهرموپرمیکردزنت ادا درمیاره شیرموحلالت نمیکنم اگه بری دور وبرش مادرش ارزوی شبانه شه که منوطلاق بده بابچه هام وشوهرم زندگی کنه بادعواعروسی گرفتیم نمیزاش بریم خونه خودمون میگفت 5سال بایدتوعقدباشیدیواشکی باتهدیدوجنجال وگفتم طلاق میگبرم راضی به عروسی شدخلاصه یه روزخوش نمیزاره
نه والا هیچ هم آرزوی هر زنی نیست. چه از طرف زن ها نظر هم میدن.
پسر مامانی کنسله خیلی رومخع
