دوستان من هروقت شوهرم و تنها میزارم میرم خونه پدرم اخلاق شوهرم ۱۸۰ درجه عوض میشه دوبار فقط رفتم خونه پدرم اونم فقط ۴,۳ روز موندم و اینوهم بگم اگه من تو خونه نباشم شوهرم میره خونه پدرش اونجا میمونه اخه از کتر میاد مامتنش غذا میپزه واسش
هروقت میرم اومدنی از بینیم میاره فقط غر میزنه بهونه میاره الکی با اینکه ب اصرار خودش ب قران میرم خونه پدرم ب خدا تو خونه پدرم خوش نمیگذره برای فرار از تنهایی میرم چون غریبم خونم با خونه پدرم و پدرشوهرم خیلی دور ن دوستی دارم ن نزدیکی میکنم با همسایه ها
کیه مثل منن
از وقتی اومدم سر چیز های کوچیک سرم داد میزنه از چشمم میوفته عقده اییم کرده ب خدا ماذرشوهرمم ب شوهرم میگ چرا داد میزنی اروم نمیتونی حرف بزنی اخه خودشم میبینه مقصر پسرشه
و اینکه چند روزیه اصلا با من حرف نمیزنه فقط سرش تو گوشیه فقط بازی کلش رو بازی میکنه اونم یه ماهه زده گوشیش امروز گفتم بیا من دلم تنگ شد از صبح کار میکنم منتظرتم بیای حرف بزنیم دردول کنیم .. نزاش حرفم تموم شه ی داد و فریادی کرد ک برو باابااا وظیفته توخونه کار کنی بچه رونگه داری مگه میشه باهات حرف زد فقط حرفات مفته بزار بخوابم سرشو گذاشت خوابید من موندم و ی دنیا فکر
ب خدا اصلا اینجور ادمی نیستا نمیدونم چشه واسم ناهار نیزار شام میزار خونه رو تمیز میکنه بچه رو نگه میدارع ولی چند روزیه حتی یدونه چاقویی ک کثیف میکنه رو هم نمیشوره با من لج کرده 😒