من ۱۴ساال پیش بعد از پنج سال زندگی بدون بچه که خودخواسته بود طبق شرایط ایده آلم بچه اوردم. زندگیم خوب بود پنج سال گذشته بود. دیگه یه خلا حس میشد تو زندگیمون. الانم دخترم سه سالشه اینم باز همینجوری بود. و مادر بودن لذت بخش ترین حس دنیاست
خب شما که دوست نداری بچه نیار چون بعدا هم خودت آسیب می بینی
و البته که هر کسی حتما دلیلی برای فرزند دار شدن یا نشدن داره دیگه
خب احساس شیرینی داره ینفرو ک با گوشت وتن وپوست خودته بزرگ کنی پرورش بدی و از اون یه فرد مفید بسازی
حال شما نیار دردسر میشه برات
برا ما دردسر نیست از جون و دل براش مایه میزاریم همدممون میشه سرگرمیمون میشه.....................
خب تو حوصله نداری به نفته نیاری من دارم و میخوام یه موجود دیگه رو خوشبخت کنم
دمه این دکتر اون دکتر نرفتی بدونی که چی باید کشید کفشه آهنی میخاد حسرته نداشتنش سخته بعده چندین سال زندگی میفهمی خونت به صدا نیاز داره واون دردسرابرات شیرینه منم مثه تو فکر میکردم پقتی سقط کردم دنیا روانگارازم گرفتن
بچه جدای از همه ی سختی هاش واقعا شیرینی خاص خودشو داره
و نگم از حس ناب مادر بودن باید مادرباشی تا بفهمی عشق واقعی یعنی چی
کاش منم عقل تورو داشتم بچه فقط دردسره
بدون بچه خیلی سخته بچه امید و انگیزه هست ولی اگر فکر کنی دردسره واقعا برات دردسر میشه من همه سختی‌هاشو به جون خریدم شاید جسمی سختی کشیده باشم و خسته شده باشم ولی از لحاظ روحی حالم خوبه حتی جوان شدم شکر خدا خیلی راضیم
من از بچه متنفر شدم. شوهرمم خوب نیس. ولی تازگیا میگم اگه من جدا بشم یا بمیرم... دخترم خییلی تنها و بیکس میشه ... ای کاش شرایطشو داشتم که براش خواهر یا داداش بیارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
