2777
2789

نمیدونم انگار منو حقیر میبینه یه جاهایی محبت و از خودگذشتگی ازش میبینم ولی ی جاهایی انگار منو خار میبینه 

مثلا بهش گفتم نمیدونم چرا خوابتو میبینم ولی واس آینده خودم هیچچی نمیبینم میگع از بس من بدشانسم 

یا حرف میزنم جوابمو نمیده محلم نمیکنه اگ حرف بزنه و من مث خودش باشم کلا تمام روز باهام سر و سنگین میشع یا توی جمع میگه اره فلانی قدش کوتاس(اونی ک راجبش حرف میزنه هم قد منه ) یا میگه نذاری بچت کوتاه در بیادا بعد همه منو نگا میکنن همش نشون میده ک اون خاستگار داره و من ن شما بودید ناراحت نمیشدید ؟ مثلا ی روز برگشت تو دعوا  گفت فلانی ک برات اومد گوز خواستگار منم نمیشد 


من کلا درونگرام  تنها کسیم ک دارم خواهرمه مادری هم ندارم نمیدونم من حساسم یا این واقعا دل میشکنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فقط فقط فقط  خواهرت اعتماد به نفس بالایی داره شما هم رو خودت کار کن

میدونم 

ولی بحثم این نیس میگم چیکار کنم کسیو ندارم باهاش حرف بزنم رفیفی ندارم اگر راحب کاراش هم انتقاد کنم میگه تو مشکل روحی داری 

من مشکل دارم ک این جوری فک میکنم ؟

اشتباه میکنی عزیزم کلا حسابش نکن من انقدر بدجنسی از خواهرم دیدم از خانواده شوهرو دشمن ندیدم. روش حساب نکن اصلا

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»

مهم اینه خواستگارت آدم درستی باشه چه اهمیتی داره پولدارباشه یانه دل خوش تو زندگی مهمه همین که بتونه یک زندگی آبرومند برات ردیف کنه کفایت میکنه خواهرتون از روی ناآگاهی این حرفا رو میزنه بلوغ فکری ربطی به سن وسال نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792