خواهرت از شوهرش بیشتر تقصیر داره این همه وا داده
دیگه با این وضعیت نباید عروسی میکرد تا شوهرش شرطش رو انجام بده...
بعدم بچه دار سده...
لونم دوتا
الانم میاد حاضر اماده میخوره...
چه بی مسئولیت هستن زن و شوهر
ولی خواهرت باید به شوهرش فشار میاورد
بچه ها رو مینداخت گردنش میگفت نمیتونم....
تا اونم جدی بگیره و اقدامی کنه الان شوهرش میبینه زن و بچش راحت بی خرج خودش میخورن و میرن و میان
شوهرش روزایی که خواهرم خونه ماست پیش پدر مادرشه...اوناهم خوشحالن که پسرشون پیششونه و کارها و خریداشون رو براشون انجام میده😐
مشکل اینه پدر و مادر من انقدرررر مظلومن که نمیتونن حتی غیر مستقیم به دامادمون بگن که ما واقعا اذیت میشیم...
میترسن بیان اینجا بعد دامادمون هر روز رفت و امد کنه و خدایی نکرده تصادفی چیزی کنه بندازن تقصیر ما
خواهرت راحته دیگه بشور بساب که نمیکنه پرستار مفت بچه که داره آشپز که داره آخر هفته هام میره پیش شوهرش خوش گذرونی
خواهرت میره سرکار حقوقش میره تو جیبش اونوقت سختی شو خانواده ببینن
مادرت هم دلش می‌خواد ی مسافرت بره دورهمی بره شما میخوای درس بخونی آرامش داشته باشی چه وضعشه خدایی
این دوتا اصلا نباید باهم ازدواج میکردن...
تنها شرطی که خواهرم برای ازدواجشون داشت همین بود که اونم انجام نداد...
خاهرم الان اصلا از شرایطش راضی نیست فقط هفته ای دو روز خونه خودشه اصلا انگیزه ای برای زندگی نداره کلا خیلی افسرده شدع
خب دیگه دود اشتباهش تو چشم بقیه که نیاید بره از کار بیاد بیرون اگه تونست تو شهر محل زندگیش ی کار پیدا کنه
بالاخره رودربایستی باید گذاشت کنار به شهوهرش گفت
آدم بچه خودش اذیت کنه عصبی میشه چه برسه به بچه کسه دیگه
باید همون اول محضری حق مسکن رو می‌گرفت......الان فایده نداره کاری نمیشه کرد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
