یکی از خانومای اقوامم چندین سال طولانی دچار افسردگی حاد شده بود. دارو میخورد و حالشم خوب نبود
از ی جایی ب بعد رفت پیش روانشناس و خود ب خودش کمک کرد و الان دیگه قرص نمیخوره و چندین ساله حالش خیلی خوبه و هرچند مدت ی بار مهمانی ترتیب میده و کلی ب خودش و اطرافیانش خوش میگذره
فقط خودت باید ب داد خودت برسی
ی بار ی مطلبی خوندم جایی ک خیلی بهم کمک کرده
نمیدونم شاید بدرد توهم بخوره
میگفت، برای مقابله با افسردگی و کسلی وقتی میخواید کاری انجام بدید و تا بهش فکر میکنید پشیمون میشید و میگید ولش کن حوصله ندارم یا میگی اووووو کی حال داره پاشه فلان کارو انجام بده؟!
ب جای اینکه کل فرایند اون کارو در نظر بگیری و از انجامش صرف نظر کنی بیا ب مرحله اولش فقط فکرکن این باعث میشه قدم اولو برای انجامش برداری و بعد قدمای بعدی
مثلا باید بری حمام بعد با خودت میگی اووو کی حال داره این همه وقت و حوصله خرج کنه ک شامپو و لیف و .... استفاده کنه؟!
ب جای این فکر قدم اولو بردار، ینی اگر نشسته ای با خودت بگو حالا فعلا پاشم تا ببینم چی میشه
بعد ک از جات بلند شدی این خودش ی قدم بزرگه و قدمای بعدی پشت بندش انجام بده بدون اینکه ب کل قضیه فکر کنی.
این خیلی به من تو انجام کارام کمک میکنه
گفتم شاید برات مفید باشه🙂