هیچ کس نمیدونست میخواد چیکار کنه بهش خیلی زنگ زدم پیام دادم اما جواب نداد🖤😔
خدایابچه حیف شدلعنت به این رسم رسوم انگار وصیت اجرانمیشد مرده اذیت میشد اونور دنیا دلم میخواد داد بزنم اینقد ادما تباه کردن بااین رسما من خودم اصلا فرصت عاشقس نداشتم دوازده سالگی عروسم کردن باپسر عمو پدربزرگ عزیزم اومد خواستگاری بانوهش و بابام منو داده ده سالگی عقدم کردن
خدایا توبه کردم ولی کوه دردم به چشم خلاق من یک برگ زردم...میشه برای سلامتی بچه هام صلوات بفرستی اگه دوست داشتی
خدا بیامرزدش اما کاش توهم بخاطرش میجنگیدی. چرا هیچ تلاشی نکردی؟اخه چرا؟
تلاش کردم اما نه اون قدری که باید میکردم من زیر بار این ازدواج رفتم برای اینکه به اون آسیبی نرسه نمیدونستم با این کارم خودم میکشمش این حرفای تو چندساله که من هر شب تا وقتی خوابم میبره با خودم مرور میکنم
امیرعلی من تو در وجود من ریشه کرده ای تو یه تیکه از قلبمی که همه جا با خودم دارمت 🖤