بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بله الان نامزدمه....خب دوسال پیش تو عروسی هم خودش هم خانوادش منو دیدن خودش که عاشقم شد خانوادشم کلا از قبل خیلی دوست داشتن عروسشون بشم...دیگه بعد از اون شب عروسی ما اصلا باهم رفتو آمد نداشتیم فقط خودش کل فامیل گفت من دختره فلانیو دوست دارم اما خب به دلایلی نمیشد بیان گرفتاری زیاد بود بماند که این دوسال خاله زنکا میرفتن خونشون و دخترای خودشون پیشنهاد میدادن با جواب دندون شکن خودشو خانوادشم از رو نمیرفتن دیگه خلاصه الان در حال آشنایی بیشتر هستیم
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
اَگر مَرگ به سُراغَم آمَد وَ هَنوز هَمدیگر را نَدیده بودیم فَراموش نَکن که مَن دیدارِ تو را بِسیار آرِزو میکردَم...💔🥀سختههههه نبودنت سختهههه بفهم بفهمممم😔
زیر چشمی خیلی بهم نگاه میکرد با این که واقعا پسر سر به زیری بود و خیلی باعث تعجبم شده بود خیلی هم دور و بر مادرم میپلکید هیچی اومد خواستگاریم الآنم که شوهرمه بچش تو دلم داره چرخ میزنه
اره بعد تو مواقعی که همو میبینیم سعی میکنه نیاد جلو من و خانوادم نمیدونم خجالت میکشه یا چی ولی تا حالا هزاران بار پیام داده و میخواسته سر صحبت باز کنه و به جاهای دیگه بکشونه🤣